مشتق از کلمه «ایزد» یا «یزته» است که در پارسی باستان به معنای «دین خدایی» است.[۱۹] اما بهنظر میرسد نام پارینهٔ این کیش و اشارهاش به مفهوم «ایزد» در دین زرتشت، صحیحتر باشد.[۱۹] ایزدی هااز واژهٔ داسنی برای نامیدن خود استفاده میکنند.
سنیهای افراطی مثل "دولت اسلامی" (داعش) باور دارند که آنها شیطان پرستند و بعضی از شیعیان گمان می کنند این نام از نام یزید بن معاویه (۶۴۷-۶۸۳ میلادی)، خلیفه نامحبوب دوم سلسله اموی است. ولی پژوهشها ثابت کردهاند که این نام هیچ ربطی به یزید ندارد و از واژه فارسی ایزد مشتق شده است که به معنی الهه یا ربالنوع است. نام ایزدی، که ایزدیها خود را به آن مینامند، به معنی "پرستندگان خدا" است.[۲۰]
این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یاد شده، وجود داشتهاست و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفتهاست و عقاید مهرپرستانه و زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. تأثیراتی از دین یهود و فرقهٔ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شدهاند. در منابع مربوط به فرقههای اسلامی آن را فرقهای از جمله غلاة شیعه دانستهاند ∗.
اهل این کیش، بهوسیلهٔ شیخ عدی بن مسافر اموی که عوام وی را «شیخ عدی» (Şêx Edî) مینامند مسلمان شدند. بعضاً گفته شدهاست که ایشان بدلیل تشابه نام یزید با کیش خود او را امام و قدیس خود دانسته و حتی به مقام خدایی رسانیدهاند. اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب «الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم» به این مساله اشاره میکند که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده بود که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آنها آمده و طریقهٔ «عدویه» را در میان آنها بنیان نهادهاست. ابوفراس در کتاب خود که به سال ۷۵۲ هجری قمری تالیف شدهاست آنها را به همین نام خواندهاست.
محقق دیگر، «ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی» (درگذشته به سال ۵۶۲ هجری قمری) در کتاب «الانساب» مینویسد: «جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که ایزدی بودند و در دیههای آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام «حال» میخورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمیدارند و آن را با نان خمیر میکنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه میخورند و آن را «برات» نامند.»نام خدای آنها (بالاترین مرتبه ربانی) یزدان است. تصور بر آن است که او در چنان منزلت بالایی است که نمیتواند مستقیما پرستش شود. نقش این مرتبه الهی در عین حال نقشی غیرفعال است. او خالق جهان است ولی نگهدارنده آن نیست. هفت روح (فروهر) بزرگ از او منبعث شدهاند که مهمترین آنها فرشته طاووس یا آنطور که در آیین ایزدی نامیده میشود، ملک طاووس، قیم اراده الهی است. در آیین مسیحیت باستانی طاووس نماد بدمنشی بود بخاطر آنکه گفته میشد گوشت او فاسد نمیشود. ملک طاووس در باور ایزدیها نفس آغازین الهی و از او جدا ناشدنی است و با این ارزیابی آیین ایزدی تکخدایی است.
ایزدیها پنج بار در روز ملک طاووس را عبادت میکنند. نام دیگر او شیطان است که در عربی به فرشته رانده شده از درگاه خدا گفته میشود. همین موجب شده که به ایزدیها انگ اشتباه "شیطانپرست" زده شود. ایزدیها به تناسخ اعتقاد دارند، به این معنی که روح به طور متناوب تا تطهیر کامل در جسم حلول میکند و به این شکل کاربرد دوزخ از بین میرود.
بدترین سرنوشت برای یک پیرو آیین ایزدی، رانده شدن از جامعه ایزدی است چرا که این به معنی آن است که روح او دیگر هرگز پیشرفتی نمیکند. گفتگو با هر دین و آیین دیگر هم برای آنها مطلقا ناممکن است.در ارتباط با پنهان نگاهداشتن بخشی از کیش ایزدیها درک نادرستی از ارتباط این آیین با فلسفه دوگانگی جهان زرتشتیان (نور و تاریکی) و حتی خورشیدپرستی ایجاد شده است.
باورهاو آئین ها[ویرایش]
ایزدیها تاریخ مذهب خود را به چهارهزارسالپیش میرسانند اما به گفته پژوهشگران، کیش ایزدی در قرن چهاردهم میلادی در جنوب جلگه بینالنهرینپدید آمدهاست.
عقاید ایزدیها تلفیقی از مذاهب گوناگون است که در این منطقه رواج داشتهاند. برای نمونه، آنها مانند زرتشتیان، مانند کلیمیان به قربانی و نذورات، مانند مسیحیان به غسل تعمید و مراسم عشای ربانی و عروس در لباس سرخ از کلیساهای مسیحی بازدید میکند[۲۱] و مانند مسلمانان به سنتختنه معتقدند. اعتقاد به تناسخ و سیر تکاملی روح از طریق زایشهای پیدر پی و دمیدهشدن در کالبدهای پیاپی، یزیدیان را با مسالک شرقی پیوند میدهد. از سوی دیگر، یزیدیان همچون مسلمانان روزانه پنج بار به شیوه خود نماز میگزارند، اما قبلهشان در چهار بار از این نمازهای پنجگانه، خورشید است و در نیمروز، مقبره شیخ عدی بن مسافر، صوفی عرب قرن ششم هجری که به باور مورخان، بنیانگذار کیش ایزدی است.
ایزدیها دارای دو کتاب مقدساند: اول کتاب جلوه که در آن اصول اعتقادی آنها تشریح شدهاست و در کتاب دیگری به نام مصحف رش (کتاب سیاه)مجموعه ادعیه و سرودهای آنها در ستایش بزرگانشان ثبت شدهاست.
علویان، کاکهایها (اهل حق) و شیدلیها که همگی در مناطق کردنشین ایران، عراق، ترکیه و سوریه و نواحی همجوارشان زندگی میکنند، از این دسته مذاهب به شمار میروند[نیازمند منبع] و همگی این وجه مشترک را دارند که از سویی آداب نیایش جمعیشان همچون نذر و نیاز و قربان به یکدیگر شباهت دارد و با صوفیان مسلمان مشترک است و دیگر اینکه گرچه پیروانی از میان ترکان و اعراب هم پیدا کردهند، مرکز عمده نشو و نموشانکردستان عراق بوده و فرهنگ و زبان کردی رکن مهمی از آیین آنان را تشکیل میدهد.
باور بر این است که نام کیش ایزدی ریشه در واژه فارسی ایزد دارد. عناصری همچون ستایش خورشید و آتش در این آیین نشانههایی از باورهای باستانی ایرانیان، مهرپرستی و دین زرتشت دارد.
زیارتگاهها (معابد) آنها اغلب با تصویر خورشید آراسته شده و گورهای آنها به سمت شرق، در جهت طلوع آفتاب هستند.[۲۲]
«یزیدیان» هم مثل بسیاری از پیروان ادیان باستانی اعتقاد دارند که «جهان و هرچه در او هست» از چهار عنصر اصلی یعنی «آب، باد، خاک و آتش» ترکیب یافتهاست.
خداوند به ادعای خود، مشابه باور معمول ادیان سامی، انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه به باور خود خداوندی خدا فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر گل ﴿ممزوج آب و خاک﴾ ارجحیت دارد. از این رو وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش ﴿از جمله ملک مقرب، طاووس﴾ میخواهد که در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظیم کنند، ملک طاووس «شیطان» از این دستور نابجای ایزدی سر میپیچد و از همان زمان سر به شورش میگذارد، شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و یزیدیان آن را شورشی بر حق و از روی حکمت خداوند میدانند و شیطان را لعن نمیکنند و معتقدند که در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش پروردگار خواهد گشت.
تصاویر ملک طاووس همهجا در معابد، زیارتگاهها و گورهای ایزدیها وجود دارد.[۲۳]
پژوهندگان و کلامشناسان اسلامی آنها را بدلیل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غُلات دانستهاند.
ایزدیها همچون صوفیان در مراسم خود به ذکر و سماع میپردازند و پیروان این کیش، به طبقات پیر و شیخ و مرید تقسیم میشوند.
در ماه دسامبر، ایزدیها سه روز روزه میگیرند و بعد از آن با پیر خود شراب مینوشند. نام خدای آنها (بالاترین مرتبه ربانی) یزدان است، او خالق جهان است ولی نگهدارنده آن نیست. هفت روح (فروهر) بزرگ از او منبعث شدهاند که مهمترین آنها فرشته طاووس یا آنطور که در آیین ایزدی نامیده میشود، ملک طاووس است.[۲۴]
نزدیکترینها به ایزدیها، چه در باور و اساطیر، همچون اعتقاد به ملائک هفتگانه و تناسخ و سنتها و آیینها، طایفه یارساناند که در عراق «کاکهای» و در ایران «اهل حق» نامیده میشوند که بسیاری از ایرانیان آنان را به اشتباه «علیاللهی» میشناسند؛ نامی که همچون «شیطانپرست» برای ایزدیها، مورد پسند خود آنان نیست.
پارهای از پیروان اهل حق نیز در مورد شیطان نگرشی همچون ایزدی هادارند. ایزدیها نیز به اهل حق احساس نزدیکی میکنند و آنان را در جمع خود شرکت میدهند با این حال با آنان وصلت نمیکنند.
اکثریت اهل حق را نیز همچون یزیدیان، کردها تشکیل میدهند، اما در ایران و عراق و قفقاز، این آیین در میان ترکان نیز پیرو دارد.
پژوهشگران در سالهای اخیر نشان دادهاند که زیارتگاهها (معابد) آنها اغلب با تصویر خورشید آراسته شده و گورهای آنها به سمت شرق، در جهت طلوع آفتاب هستند و آنها عناصر مشترک زیادی با اسلام و مسیحیت دارند.
کودکان به دست یک پیر (موبد) با آب متبرک غسل تعمید داده میشوند، در زمان ازدواج، پیر یک نان را دو نیمه میکند و نیمی از آن را به عروس و نیمه دیگر را به داماد میدهد. عروس در لباس سرخ از کلیساهای مسیحی بازدید میکند. در باور ایزدیها، شیطان دشمن اصلی بشریت نیست، بلکه مقربترین فرشته خداوند و نخستین آفریده اوست و ملکطاووس نام دارد؛ فرشتهای که خداوند تنها با این انگیزه به او فرمان داد به آدم سجده کند که او را بسنجد و هنگامی که او از سجدهکردن سر باز زد، بر تقربش به درگاه الهی افزوده شد و خداوند اداره جهان را به او سپرد. ایزدیها بر این باورند که قدمت کیش آنان به زمان پیدایش بشر باز میگردد و یزیدیان از نسل آدم اند و نه از نسل حوا. در حالی که در باور ادیان ابراهیمی، ابنای بشر حاصل ازدواج آدم و حوا هستند، یزیدیان خود را حاصل پسری میدانند که از بذری که آدم کشت پدید آمد و سپس با یک حوری وصلت کرد.[نیازمند منبع]
به این ترتیب، یزیدیان خود را تافتهای جدابافته میدانند که نباید با دیگر اقوام وصلت کنند و دیگر ابنای بشر را به کیش خود بپذیرند.[نیازمند منبع] ایزدیها همواره جمعی بسته بودهاند؛ خود را قومی برگزیده میدانند، بیگانگان را به میان خود راه نمیدهند و اعتقادات خود را از دیگران مخفی نگه میدارند.
در ماه دسامبر، ایزدیها سه روز روزه میگیرند و بعد از آن با پیر خود شراب مینوشند. از روز پانزدهم تا بیستم سپتامبر ایزدیها مراسم زیارت همگانی سالانه از آرامگاه شیخ عدی در لالش، در شمال موصل را برگزار میکنند که طی آن در رودخانه یک مراسم آیینی غسل دارند. ایزدیها همچنین مراسم قربانی حیوانات و ختنه دارند.[۱]
گستره و جغرافیا[ویرایش]
ایزدیها، قرنها در سکونتگاهها در روستاهای دورافتاده در کردستان و در انزوا زیستهاند و همسایگان مسلمان و مسیحیشان آنان را با نام «شیطانپرست» میشناسند،عنوانی که ایزدیها برای خود نمیپسندند. اما شاید همین نگاه به یزیدیان، آنان را آماج حمله مسلمانان تندرویی کرده باشد که ریختن خون «کفار» را مباح میدانند؛[نیازمند منبع] آن هم کفاری که شیطان، دشمن اصلی بشریت را میپرستند.آنها در چند دوره مورد تهاجم قرار گرفتند بیشترین مشکلات و قتل و عام آنها در دوره خلافت عثمانی اتفاق افتاده است.[۲]
با تمام این جدایی پیشگی، ایزدی هااز تبار دیگر کردهایی اند که در جوارشان زندگی میکنند و زبانی متفاوت با آنان که گویش کرمانجی (کردی شمالی) است ندارند.
با وجود آنکه در باور ایزدیها، دین آنان پیشینهای به قدمت تاریخ بشر دارد اما مورخان، کیش ایزدی را در شمار دیگر فرقههایی طبقهبندی میکنند که پس از اسلام، به نیت احیای سنتهای پیشینیان و با انگیزه حفظ و بازیافت هویت تاریخی در نقاط مختلف خاورمیانه زاییده شدند و رشد کردند؛ هرچند بنیانگذارانشان صوفیهای مسلمان بودند.
شمار اندکی از ایزدی هاعرباند و در زمان حکومت صدام حسین در عراق، دولت مرکزی میکوشید با انگشت نهادن بر همین اقلیت عرب، عرب بودن بانی کیش ایزدی و عرب تبار قلمدادکردن دیگر ایزدیها، آنان را بسوی خود جلب کند و هم اینکه از آنان به عنوان اهرمی علیه دیگر کردها که رکن عمدهای از ناراضیان حکومت حزب بعث را تشکیل میدادند، استفاده کند.
شاید یکی از دستآویزهای حملاتی که به یزیدیان میشود، پندار افرادی باشد که به هواداری ایزدیها از صدام حسین در زمان حکومت او اعتقاد دارند.
اما پارهای از جوانان ایزدی هم بودند که صرف نظر از باورهای اجدادی خود مبنی بر دوریگزیدن از پیروان دیگر ادیان، وارد جنبشهای چپگرا در میان کردان عراقی شدند و در صف پیشمرگان با حکومت صدام حسین جنگیدند. خانوادههای آنان نیز چون بسیاری دیگر از کردهای عراقی آماج حملات انتقامجویانه ارتش قرار گرفتند و خانمان خود را از دست دادند.
با تشکیل حکومت خودمختار کرد در شمال عراق و برپایی مجلس قانونگذاری محلی در این منطقه، ایزدیها برای نخستینبار در قانونگذاری و حکومت سهیم شدهاند و نمایندگانی در مجلس محلی و همچنین مجلس ملی عراق دارند.
با این حال، نخستین ایزدی که قانونگذار شد، نه در عراق بود و نه در هیچ کجای دیگر در این منطقه؛ بلکه دختر جوانی بود در آلمان که از سوی حزب سوسیال دموکرات این کشور به پارلمان اروپا راه جُست.
فلکناز اوجا که هشت سال پیش در سن ۲۲ سالگی نماینده پارلمان اروپا شد و اکنون دومین دوره قانونگذاری خود را در جمع قانونگذاران اتحادیه اروپا میگذراند، از خانوادهای کرد ایزدی از ترکیه در آلمان متولد شده و روابط نزدیکی با گروههای کرد ترکیه دارد.
گفته میشود در آلمان سیهزار ایزدی زندگی میکنند که عمدتاً از پناهندگان کرد عراقی و ترکیهایاند و بزرگترین جامعه ایزدی در خارج از قلمروی اجدادیشان را تشکیل میدهند.
ایزدیها از فرهنگی پرمایه و غنی برخوردارند که موسیقی در آن نقش برجستهای ایفا میکند.[نیازمند منبع]
پرستش آنها با آداب رنگین و رسوم زیبایی همراه است: سرودخوانی جمعی، رقص و سماع به سبک صوفیان، مراسم آبتنی و شستشو، افروختن شمع و بخور، نذورات و دعاخوانی گروهی برای مردگان...
زنان ایزدی در مناطقی "سنجر"، لباسهای سنتی سفید میپوشند. [۳]
آنها مانند سایر اقوام عراق در زمان رژیم بعث حاکم بر عراق بهشدت زیرفشار بودند.
رژیم سابق عراق که به وفاداری آنها اطمینان نداشت،[نیازمند منبع] آنها را وادار میکرد از قلمروی کوهستانی خود به زمینهای بایر کوچ کنند.
طی این کوچهای اجباری، بسیاری از مراتع و کشتزارهای آنها نابود شد، بسیاری از آنها مجبور به ترک عراق شدند و اینک به عنوان پناهنده در کشورهای غربی زندگی میکنند.
آرامگاه شیخ عَدی در روستای لالش در ۳۶ کیلومتری موصل در شمال عراق، قبله گاه ایزدیها است و هر ایزدی در صورت توانایی باید در طول عمرش دستکم یکبار به زیارت این آرامگاه برود.
موسم این «حج»، تابستان است. در کنار قبلهگاه یزیدیان، چشمهگاه مقدسی قرار دارد که زمزمخوانده میشود. کوهی مقدس است که نامش را عرفات نام نهادهاند. پلی نیز هست به نام پل صراط. در موسم زیارت گاوی را هم قربانی میکنند.
برخی او را که نام کامل و کنیهاش «شرفالدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن موسی بن مروان بن حسن بن مروان» است را منسوب به مروان بن حکم میدانند و در امویت او اتفاق نظر دارند. او را مردی صالح و باتقوا دانستهاند که در بعلبک سوریه به دنیا آمدهاست و بعدها در کوهستانحکاری در کردستان و موصل سکنی گزیدهاست. در این زمان او به «شیخ عدی حکاری» موسوم میگردد. او بین سال ۵۵۵ تا ۵۵۸ هجری قمری در حالی که نزدیک به ۹۰ سال سن داشتهاست از دنیا میرود و وی را در زاویهٔ خود در حکاری دفن میکنند.
بر روی سنگ قبر وی چنین نوشته شدهاست:
بسم الله الرحمن الرحیم خالق السماء و الارض، اخفض هذه المنزل محل الشیخ العدی الحکاری، شیخ یزیدیه.
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1